همهی انسانها گاهی غمگین و افسرده میشوند و نیاز دارند کسی در این شرایط با آنها همدلی کند. حتما برای دوستان و نزدیکانپیش آمده است که از موضوعی ناراحت بودند و شما دوست داشتید خوشحالشان کنید؛ اما نمیدانستید که چه رفتاری انجام بدهید. گاهی ناراحتی ها و دلخوری ها به حدی است که باعث می شود عزیزانتان سرشار از خشم و نفرت شوند. وقتی کسی نیست سر آن خالی کنند به شما زخم بزنند؛ اول لازم است بدانید که شما به آنها نزدیک هستید وگرنه تیرهای خشمش به شما نمی خورد دوم اینکه هرگز و هرگز جا نزنید و او را رها نکنید. گاهی وقتی کسی می گوید می خواهم تنها باشم در واقع فریادی است برای آنکه در خواست کمک می کند. تشخیص اینکه کی باید رفت و کی باید ماند، هنری است که همه دارند به شرطی که محبت دیگری در دلشان باشد.
اینجا با هم یاد میگیریم که چگونه دیگران را خوشحال کنیم و به آنها کمک کنیم تا دوباره آغاز کنند.
۱.به حرف آنها گوش بدهید.
در نیمی از موارد، افراد ناراحت، به دنبال پاسخ و عکسالعمل فرد مقابل نیستند، فقط میخواهند حرفهایشان شنیده شود و خود را خالی کنند. پس موقعیتی برای آنها فراهم کنید که بتوانند با شما صحبت کنند و در مورد ناراحتیشان توضیح بدهند. شاید لازم باشد که اجازه بدهید روی شانههای شما گریه کنند. هرگز صحبتهایشان را قطع نکنید. حتی اگر وقفهای در صحبتشان ایجاد شده است، نظرات خود را به ابراز احساسات ساده، محدود کنید. حتی اگر نمیدانید چطور رفتار کنید و موضوع چندان برایتان اهمیت ندارد، باز هم خودتان را برای شنیدن مشکلات آنها، مشتاق نشان بدهید.
- از آنها سؤالات مرتبط بپرسید.
برای مشارکت کردن در بحث، هیچ راهی بهتر از پرسیدن سؤالهای مرتبط نیست؛ به ویژه سؤالهایی که در مورد احساس طرف مقابل هستند. پرسیدن سؤالهای مرتبط، نکتهی کلیدی در این مرحله است.
- دربارهی این مشکل چه احساسی داری؟
- قبلا چنین مشکلی داشتی؟
- کسی هست که بتواند کمک کند یا پیشنهادی داشته باشد؟
- من چه کاری میتوانم برای تو انجام بدهم؟
- در زمان مناسب واکنش نشان بدهید.
زمانی که اطمینان دارید حرفی برای گفتن ندارید، فرصت صحبت کردن را از آنها نگیرید. میتوانید تجربیات مشابه خود را برای آنها تعریف کنید. هر درسی که شما از مشکلات گذشتهی خود گرفتهاید، ممکن است برای دیگران هم کمککننده باشد. در واکنش نشان دادن به مشکلات دیگران و صحبت کردن با آنها، بیشتر نحوهی پاسخگویی شماست که اهمیت دارد نه چیزی که میگویید.
۴.در زمان مناسب راه حلی ارائه دهید.
بعد از اینکه کاملا متوجه شدید چه اتفاقی افتاده است، دربارهی شرایط پیش آمده به خوبی فکر کنید. اگر راه حلی دارید آن را پیشنهاد کنید. اگر چیزی به فکرتان نمیرسد، با خودتان صادق باشید و دروغ نگویید. دوستتان را پیش کسی ببرید که توصیههای بهتری دارد. با آنها صادق باشید. بدترین کاری که ممکن است در این شرایط حساس انجام بدهید، دروغ گفتن است. اگر در مورد یک موضوع حساس با عواقب جدی بحث میکنید، حقیقت را بگویید حتی اگر ممکن است احساسات طرف مقابل را جریحهدار کند. مراقب باشید تا زمانی که از شما خواسته نشده است، توصیه و پیشنهادی ارائه نکنید.
- با آنها رودررو صحبت کنید.
بهترین کار این است که توجه و محبت خود را با یک ملاقات حضوری نشان بدهید. این روزها که بیشتر عمر ما پشت صفحهی کامپیوتر میگذرد، یک قرار حضوری واقعا ارزشمند است. اگر میخواهید یک نفر را واقعا خوشحال و شگفتزده کنید، یک نامهی محبتآمیز بنویسید و با پست ارسال کنید. مطمئنا طرف مقابل انتظار چنین نامهای را ندارد و خوشحال میشود.
- به آنها هدیه بدهید.
هدیه دادن به دیگران میتواند حال و هوای آنها را حسابی عوض کند و به آنها بفهماند که خود هدیه اهمیت زیادی ندارد؛ بلکه نفس این عمل، ارزشمند است. یک هدیه لزوما نباید گران قیمت باشد یا حتی یک چیز فیزیکی باشد. هدایای کوچک و از سر محبت، از هر هدیهی دیگری که میتوانید از فروشگاه بخرید، ارزشمندتر هستند. اشیای قدیمی و چیزهایی را که برایتان مهم هستند، هدیه بدهید. اشیای قدیمی پیام نهفتهی دیگری هم دارند؛ اینکه زندگی با همهی خوبیها و بدیهایش، ادامه دارد.
۷.لبخند را به لبهایشان بیاورید.
به آنها بگویید که برایتان اهمیت دارند؛ این را با لبخند و جملهای محبتآمیز به آنها یادآوری کنید. با همین کار ساده میتوانید خوشحالی را در چهرهشان ببینید. از اینکه برای خنداندن دیگران از خودتان مایه بگذارید، نترسید. میتوانید سوتیهایی که دادهاید یا شرایط خندهداری را که برای خودتان پیش آمده است، تعریف کنید و آنها را بخندانید.
- ذهنشان را از مسئله منحرف کنید.
در این مرحله که به حرفهای طرف مقابل گوش دادهاید، توصیههای لازم را ارائه کردهاید، محبت و توجهتان را نشان دادهاید و به آنها اطمینان دادهاید که اگر کاری از دستتان بربیاید انجام میدهید، زمان آن رسیده است که تلاش کنید این مشکل، ذهن آنها را درگیر نکند و باعث افسردگی و نگرانی آنها نشود. لازم نیست بلافاصله بحث را عوض کنید، با این کار تمام زحمات قبلی خود را به باد میدهید. شرایط او را به دقت بررسی کنید تا متوجه شوید در کدام مرحله قرار دارد. اگر هنوز آرام نشده، پس زمان خوبی برای عوض کردن بحث و تعریف کردن ماجرای خودتان نیست. اما اگر یک جروبحث ساده داشته و اکنون به نظر میرسد که آرامتر از قبل است، میتوانید مراحل بعدی را انجام بدهید. همیشه برای هر اقدامی، زمان مناسب را در نظر بگیرید.
- حال و هوای او را عوض کنید.
بیشتر اوقات ما از محیط اطراف خود تأثیر میپذیریم و اجازه میدهیم که محیط، حال و هوای ما را مشخص کند. اگر میخواهید کسی را خوشحال کنید او را از محیط فعلی خارج کنید. این کار ساده میتواند به او کمک کند تا بهتر فکر کند و تصمیم بگیرد.
- برای خوشحال کردن دیگران نهایت تلاشتان را بکنید.
همهی ما استعدادهایی داریم که میتوانیم از آنها برای شادی دیگران استفاده کنیم. مثلا اگر آشپزی شما خوب است او را به خوردن یک غذای لذیذ خانگی دعوت کنید. از همهی تواناییها و خلاقیتهای خود برای خوشحال کردن دیگران استفاده کنید. این کار میتواند خواندن کتاب مورد علاقه یا همراهی کردن با آنها در یک گردش باشد.
۱۱.مثبت اندیش باشید.
نیمهی پر لیوان را ببینید. خوشبین بودن طرز فکری است که اگر در شرایط مناسب از آن بهره ببرید، میتواند مسری باشد و به دیگران منتقل شود. به دنبال فرصتها و شرایط جالب و هیجانانگیزی بگردید که برای طرف مقابلتان وجود دارد و آنها را نادیده گرفته است. همیشه نقطهی روشنی حتی در دشوار ترین شرایط زندگی وجود دارد.گرچه گاهی ما به دلیل درگیر شدن در مشکلات، آنها را نادیده میگیریم.
۱۲.خودتان ناراحت نباشید.
بین حالت نگرانی برای دوستتان و خوشبینی به بهبود شرایط، تعادل ایجاد کنید. در عین حال که ناراحتی خود را از مشکل دوست تان نشان میدهید، نیمهی پر لیوان را هم ببینید و او را امیدوار کنید. این کار سختی است اما دوست شما ارزشش را دارد.برای عوض کردن حال و هوای آنها، به دوستانتان پیشنهاد فعالیتهای تفریحی بدهید.اما اگر خودشان واقعا نمیخواهند به چیز دیگری فکر کنند، شما آنها را مجبور نکنید. شما نمیتوانید به کسانی کمک کنید که خودشان نمیخواهند وضعیت شان را تغییر بدهند. خوشبین بمانید و تا زمانی که خودشان تصمیم بگیرند شرایط را تغییر بدهند و مشکل را فراموش کنند، در کنار آنها بمانید.
در حدیثی از امام علی (ع) آمده است که الْمُؤْمِنُ بشْرُهُ فِی وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِی قَلْبِهِ؛ یعنی مومن شادیاش در چهرهاش نمایان است و غمش را در قلبش نهان میکند.
شاید یکی از دلایل این حدیث برای ابراز شادی در چهره مومنان، شاد کردن یکدیگر و تقسیم حال خوب بین همدیگر است.